خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
مبانی نظری  سبک های تفکر و نگرش های ناکارآمد فرزند پروری  بر اضطراب کودکان
مبانی نظری سبک های تفکر و نگرش های ناکارآمد فرزند پروری بر اضطراب کودکان
قیمت : 18,500 تومان
مبانی نظری باورهای شناخت شناسی بین الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش پیشرفت
مبانی نظری باورهای شناخت شناسی بین الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش پیشرفت
قیمت : 21,500 تومان
مبانی نظری  الگوی گذران اوقات فراغت جوانان و والدین آنها
مبانی نظری الگوی گذران اوقات فراغت جوانان و والدین آنها
قیمت : 19,000 تومان
مبانی نظری  الگوی گذران اوقات فراغت جوانان و والدین آنها
مبانی نظری الگوی گذران اوقات فراغت جوانان و والدین آنها
قیمت : 19,000 تومان

بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با و خلاقیت از نظر مربیان

بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با و خلاقیت از نظر مربیان

دانلود آنلاین پایان نامه بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با و خلاقیت از نظر مربیان مهد کودک و معلمان پیش دبستانیبررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با و خلاقیت از نظر مربیان مهد کودک و معلمان پیش دبستانی

نوع فایل: word (قابل ویرایش)

تعداد صفحات: 120

فایل اس پی اس اس: دارد

چکیده و منابع: دارد

پرسشنامه: دارد

همین الان دانلود کنید

قیمت: 35000 تومان

گزیده ای مطالب این فایل ارزشمند:

مقدمه

انسان، چون موجودی اجتماعی است و در ارتباط با محیط های اجتماعی مختلف می باشد، از هر محیطی چیزی می آموزد تا در مجموع از فرد بدونِ هویت، تبدیل به شخصِ اجتماعی (نیک گهر، 1369) و دارای هویت اجتماعی گردد و طبیعی است که این فرد شهروندی مثمر ثمر برای جامعة خویش می شود. در گذر از شخص فردی بدون هویت به شخص اجتماعی، فعالیت جامعه پذیری نسبت به وی اعمال می شود. امر جامعه پذیری توسط منابع مختلف بر روی انسان عملی شده، و هر یک بخشی از شخصیت فرهنگی و اجتماعی شخصِ اجتماعی شده را می سازند. در این بین، خانواده در اکثر جوامع از جمله ایران بیشترین نقش را ایفا کرده، (پیاژه، 1981) که این نقش در رفتارها و نوع فرزند پروری آنها متبلور می شود.

رابطة والدین با فرزندان یا شیوه های فرزند پروری، در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگونی را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسائی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارت ها، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین، از جملة این اهداف می باشند (اعزازی، 1376: 16). بنابراین مسئله شیوه فرزند پروری یکی از مسائل مهم و شایان توجه در مبحث روانشناسی می باشد که باید توجه بیشتری به آن و متغیرهای تاثیرگذار بر آن مبذول گردد.

خلاقيت و نوآوري محرك اصلي تمدنهاست. تلفن، هواپيما، رايانه، الكترونيك، قدرت اتمي و مسافرت هاي فضايي و خلق ادبيات و انواع هنرها و... و نقاط عطفي از اختراعات و اكتشافات و نمودي ارزشمند از تفكر و ذهن خلاق بشر است. بنابراين براي پيشرفت در صنعت، اقتصاد، سياست و همه علوم نيازمند تفكر خلاق و نو آوري هستيم، خلاقيتي كه در ضمير همه ما نهفته و در نحوه زندگي ما تأثير دارد.تحولات سريع عصر كنوني ما، نيازمند حل مسائل و مشكلات به گونه اي خلاق است.هرچند علم، توسعه و پيشرفت نياز اوليه بشر امروزي است، ولي بايد دانست كه علم به خودي خود، ضامن حل بسياري از مسائل و مشكلات آينده اي كه ما با آن ها مواجه خواهيم شد نيست، تنها نيروي فوق العاده و قدرتمند خلاقيت است كه مي تواند مسائل و مشكلات را به طرز خارق العاده اي ازسر راه بشر بردارد. روانشناسان در تعريف خلاقيت متفق القول نيستند و به خلاقيت از زواياي گوناگوني مي نگرند. در گذشته محور بحث روان شناسان از خلاقيت « شخص خلاق يا فرايند خلاق » بود امروزه نيز اگرچه بسياري از انديشمندان به خلاقيت به عنوان يك فرايند مي نگرند، اما تعريف آنان از خلاقيت مبتني بر ويژگي «مولد بودن» است (فلاحي، 1382).

بیان مسئله

خلاقيت زماني پا به عرضه وجود مي گذارد، كه فرد يا افرادي، سطح دانش زمان خود را درباره پديده هاي طبيعي و يا خود انسان كافي ندانسته و خود را ناچار به بهره گيري از طيف وسيع تواناييها ببينند تا فرا رسيدن آن برهه از زمان كه ديگر جستجوگري در جستجوي راههاي تكميل كنند. فنون باقي نماند، و يا آن لحظه كه تحقيق براي ازدياد سطح توليدهاي صنعتي به توقف درآمده و ضرروت جهاد ملي در راه دستيابي به خود كفايي و خوديابي در جامعه بين الملي بي اهميت تلقي شود، پيكار خستگي ناپذير كه در نهايت به نوآوري و تحول مي انجامد، ادامه خواهد داشت و پاياني بر آن متصور نيست. خلاقيت يعني تركيب مجدد عقايد، انديشه ها، افكار، تصورات و انگاره هايي كه قبلاٌ براي فرد شناخته شده است، اما به شيوه اي جدید و متفاوت با قبل (ساعتچي، 1374).

در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند، به حداقل خواهد رسید، و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا، منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند. از منظری دیگر، در صورتیکه رابطة خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا، فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیا، جنبة اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد. وجود شخصیت سالم روانی و فرهنگی فرزندان در گروِ یک نکتة اساسی است که در اکثر خانواده های مورد مطالعة این پژوهش کیفی (لاپلانتین، 2000) که در سلامت روان بسر می برند، مشترک به نظر می رسید، و این نکته، مسئلة حضور والدین در جمع خانواده بود. به عبارت دیگر، مدت زمانی[1] است (لوفور، 1989) که والدین در خانه می باشند، و یا شکل فضایی[2] (بوردیو، 1989) که در خانه حاکم است. البته، وجود زمان و یا فضا به تنهایی کافی نبوده، بلکه در این مدت زمانِ حضورِ فیزیکی، داشتن رابطة آموزشی (هس و ویاند، 1994) و مسئلة وجود ارتباطات کلامی (بودیشون، 1982)، یعنی گفتگو در بین اعضاء خانواده لازم و مطرح است. بومریند به نقل از سیف با انجام پژوهشی در بارة 150 کودک 4 ساله، که در دورة آمادگی پیش دبستانی ثبت نام کرده بودند، والدین آنها را به سه گروه مختلف به شرح زیر تقسیم می کند:

گروه اول، والدینی هستند که فرزندان خود را مجبور به اطاعت کورکورانه می کنند. این گروه، فرزندان خود را محدود کرده، اختیار و آزادی کمتری به آنها می دهند و معتقدند که رفتار کودکان بایستی زیر نظر آنان باشد. در نتیجه، ضوابط رفتاری آنها انعطاف پذیر نبوده و یک جانبه است، و گاهی اوقات برای اجرای همان ضوابط رفتاری، کودکان را تنبیه می کنند. گروه دوم، والدینی هستند که با فرزندان خود با اقتدار رفتار کرده، ولی بر عکس گروه اول معتقد به انعطاف پذیری در رفتارند. به فرزندان خود فرصت می دهند تا در صورت لزوم اعتراض کنند و تربیت خاصی را با دلیل به آنها تفهیم می کنند. گروه سوم، والدینی هستند که نسبت به رفتار فرزندان تحمل پذیرند و در برابر اعمال خلاف، چشم پوشی می کنند. این والدین، معیارهای مشخصی را جهت رفتار کودکان در نظر می گیرند، و سایر رفتار آنان را با دیدة اغماض می نگرند، جز رفتارهائی که باعث صدمه و آسیب بدنی به آنها می شود. علی شریعتمداری نیز سه روش دمکراسی، آزادی و دیکتاتوری را تقریبا با همین محتوی به عنوان شیوه های فرزند پروری موجود در خانواده ها معرفی می کند. (شریعتمداری، 1367) بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با و خلاقیت از نظر مربیان مهد کودک و معلمان پیش دبستانی در سال تحصیلی 92-91 صورت گرفته و به دنبال جوابگويي به اين سوال اساسي است كه آيا بين شيوه هاي فرزندپروري و خلاقيت كودكان پيش دبستاني رابطه وجود دارد يا خير؟ و كداميك موثرتر است؟


ضرورت و اهمیت پژوهش

انسانها (کودکان) در بَدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است. (راموز، 1976: 119) هر آنچه که ما بر روی آنها بنویسیم، در آینده همان را خواهیم خواند. به عبارت دیگر، شخصیت اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود. یعنی، قاعدتا شکل، فرم و محتویِ هر کدام از این منابع، نسبتا مشابه شکل، فرم و محتویِ شخصیتِ روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود. در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند، به حداقل خواهد رسید و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا، منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند. از منظری دیگر، در صورتیکه رابطة خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا، فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیا، جنبة اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد. این منابع بطور یکسان عمل نکرده و تاثیر یکسانی بر روی افراد جامعه ندارند. در بعضی از افراد، خانواده و در افراد دیگر، مدرسه و در تعدادی دیگر، ممکن است رسانه ها بیشترین تاثیر را داشته باشند. اما، همانطوری که تحقیقات نشان می دهند، بیشترین تاثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان، در نتیجه، شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سال پایه ریزی می شود و این زمان را انسان بیشتر در خانواده می گذراند. (دادسون، 1972).

شايد قدري شگفت آور باشد اما زندگي بدون خلاقيت مشكل و طاقت فرساست. اگر از بلندترين مكان زندگي كنوني به گذشته نگاهي بيندازيم در خواهيم يافت كه زندگي كنوني چقدر از نظر امكانات و تجهيزات با گذشته فرق كرده است به عبارتي ديگر، زندگي ما تا چه حد از اين نظر راحت تر شده است و ما تا چه اندازه نسبت به انسان هايي كه در گذشته مي زيسته اند تفوق يافته ايم. گاهي اگر با هواپيما سفر كنيد به چشم خود ناظر خواهيد بود كه سرعت حركت انسان امروز با گذشته قابل قياس نيست.فرايند خلاقيت در دوران كودكي با نحوه فكر كردن آشنا مي شود از اهميت زيادي برخوردار است (ویزبرگ، به نقل از والفی، 1378).

بنابراین، به راحتی از مباحث بالا می توان به اهمیت فاکتورهایی مانند خلاقیت و نوآوری در افراد مختلف پی برد. اما نکته مهم در این میان، عوامل تاثیرگذار بر روی این فاکتور است. یکی از عواملی که به نظر می رسد بتواند بر میزان خلاقیت انسان تاثیر بسزایی داشته باشد، سبک های فرزندپروری والدین می باشد. متاسفانه، پژوهش های انجام شده در این زمینه بسیار اندک می باشند. حسینی نسب و همکاران (1387) در پژوهشی به بررسي رابطه شيوه هاي فرزندپروري با خود کارآمدي و سلامت رواني دانش آموزان پرداختند و گزارش کردند که بين خود کارآمدي دانش آموزاني که والدين آنها شيوه هاي فرزندپروري متفاوتي داشته اند، تفاوت معني داري وجود دارد. مهرابی زاده هنرمند و همکاران (1379) در پژوهشی دیگر رابطه شيوه هاي فرزند پروري با سلامت رواني و هماهنگي مولفه هاي خود پنداشت را مورد بررسی قرار دادند و نشان دادند که بین سبک های فرزندپروری و خودپنداشت دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد. البرزی (1390) در یک پژوهش نقش باورهاي فرزندپروري و نگرش مادران به تفکر خلاق بر خلاقيت کودکان را مورد ارزیابی قرار داد. نتايج به دست آمده حاکي از آن بود که بين باورهاي مدرن مادران و خلاقيت در کودکان همبستگي مثبت و معناداري وجود دارد. بنابراین، همانطور که از مباحث بالا مشاهده می شود، تحقیقات انجام گرفته در این زمینه بسیار اندک می باشد. از طرفی، خلاقیت افراد عاملی سازنده در بروز شکوفایی شغلی و تحصیلی آنها بوده و از این طریق، نقش مهمی در پویایی چرخ های اقتصادی جامعه به همراه داشته باشد. در نهایت، با توجه به کمبود شواهد و مدارک لازم در این زمینه و نیز اهمیت موضوع مورد مطالعه، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با و خلاقیت از نظر مربیان مهد کودک و معلمان پیش دبستانی در سال تحصیلی 92-91 انجام گرفت. بديهي است كه نتايج اين پژوهش مي تواند كمك شاياني را در امر استعداديابي و نيز پرورش موثر خلاقيت در كودكان به همراه داشته باشد و از طرفي، با توجه به يافته اي اين مطالعه مي توان الگوي فرزندپروري بهتري را به والدين پيشنهاد نمود.


اهداف پژوهش

هدف اصلی

بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین با خلاقیت از نظر مربیان مهد کودک و معلمان پیش دبستانی در سال تحصیلی 92-91

اهداف فرعی

- بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری سهل گيرانه و خلاقیت از نظر مربیان مهد کودک و معلمان پیش دبستانی در سال تحصیلی 92-91

- بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری سخت گيرانه و خلاقیت از نظر مربیان مهد کودک و معلمان پیش دبستانی در سال تحصیلی 92-91

- بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری مقتدرانه و خلاقیت از نظر مربیان مهد کودک و معلمان پیش دبستانی در سال تحصیلی 92-91

.....


[1] Moment

[2] Champ

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

khalaghiyat va shiveye farzandparvari_1573078920_33274_8233_1842.zip0.33 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 35,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت